11-8-2023

20-5-1402

 

با کلیک کردن بر روی هر یک از آیکون های صفحه می توانید درباره آن قدیس، جشن یا مناسبت مطالعه نمایید

بزرگداشت

شهيدان باسيل و تئودور از غارهاى كيف (١٠٩٨ م)

 

روز گراميداشت

تقویم جدید:    11 آگوست

تقويم قدیم:  24 آگوست


قرائت كتاب مقدس

قرائت رساله رسولی: دوم قرنتیان 1: 12-20

قرائت انجیل مقدس: متی 22: 23-33

 

 

 

دعاى روزانه

خدا را در اعلى عليين جلال و بر روى زمين صلح و سلامتى، و در ميان مردم رضامندى باد! ای خداوند، لب و دهان مرا بگشا تا ستایش تو را اعلام نمايد. 

 

مزمور١٠٣؛ 

ای جان من خداوند را متبارک بخوان! و هر چه در درون من است نام قدوس او را متبارک خواند. ای جان من خداوند را متبارک بخوان! و جمیع احسان های او را فراموش مکن! که تمام گناهانت را می آمرزد و همه مرض های تو را شفا می بخشد. که حیات تو را از هاویه فدیه می دهد و تاج رحمت و رافت را بر سر تو می نهد. که جان تو را به چیزهای نیکو سیر می کند تا جوانی تو مثل عقاب تازه شود. خداوند عدالت را به جا می آورد و انصاف را برای جمیع مظلومان. طریق های خویش را به موسی تعلیم داد و عمل های خود را به بنی اسرائیل. خداوند رحمان و کریم است دیر غضب و بسیار رحیم. تا به ابد محاکمه نخواهد نمود و خشم را همیشه نگاه نخواهد داشت. با ما موافق گناهان ما عمل ننموده، و به ما به حسب خطایای ما جزا نداده است. زیرا آنقدر که آسمان از زمین بلندتر است، به همان قدر رحمت او بر ترسندگانش عظیم است. به اندازه ای که مشرق از مغرب دور است، به همان اندازه گناهان ما را از ما دور کرده است. چنانکه پدر بر فرزندان خود رئوف است همچنان خداوند بر ترسندگان خود رافت می نماید. زیرا جبلت ما را می داند و یاد می دارد که ما خاک هستیم. و اما انسان، ایام او مثل گیاه است، مثل گل صحرا همچنان می شکفد. زیرا که باد بر آن می وزد و نابود میگردد و مکانش دیگر آن را نمی شناسد. لیکن رحمت خداوند بر ترسندگانش از ازل تا ابدالاباد است و عدالت او بر فرزندان فرزندان. بر آنانی که عهد او را حفظ می کنند و فرایض او را یاد می دارند تا آنها را به جا آورند. خداوند تخت خود را بر آسمانها استوار نموده، و سلطنت او بر همه مسلط است. خداوند را متبارک خوانید، ای فرشتگان او که در قوت زور آورید و کلام او را به جا می آورید و آواز کلام او را گوش می گیرید! ای جمیع لشکرهای او خداوند را متبارک خوانید! و ای خادمان او که اراده او را بجا می آورید! ای همه کارهای خداوند او را متبارک خوانید! در همه مکان های سلطنت او. ای جان من خداوند را متبارک بخوان!

بعد از مزمور :

جلال بر پدر و پسر و روح القدس، اکنون و تا ابد و تا جمیع اعصار، آمین. 

هللویاه، هللویاه، هللویاه! جلال بر تو، ای خدا! (۳مرتبه)

 

جمعه، صلیب مقدس و حیات‌بخش

 

تروپاريون ؛

ای خداوند، قوم خود را نجات ده و میراث خود را مبارک ساز. عطا کن که مسیحیان راستین بر دشمنان خود پیروز گردند. و به‌خاطر صلیب خویش، مسکن خود را حفظ فرما.

 

كونتاكيون ؛

همانطور که داوطلبانه به جای ما مصلوب گشتی، به کسانی که به نام تو خوانده شده‌اند، رحمت عطا فرما. تمام مسیحیان ارتدوكس را به نام خویش شادمان گردان، با اِعطای نشانِ شکست‌ناپذیر، اسلحۀ صلح خویش، ایشان را بر دشمنانشان پیروز گردان.

 

 


انديشه هاى قديس تئوفان خلوت نشين

  

 (اول قرنتیان 10: 12-22 ؛ متی 16: 20-24)

وقتی رسولان مقدس منجى را به عنوان پسر خدا اعتراف کردند ، او گفت: "باید ... رنج بکشد ... و کشته شود" (متی 16: 21). موضوع رسیده بود، فقط مانده بود با مرگ بر صلیب تکمیل شود. در طول پیشرفت اخلاقی مسیحیان نیز همین اتفاق می افتد. در حالی که او با نفسانيات مبارزه می کند ، دشمن هنوز امیدوار است که او را به نوعی وسوسه کند ، اما وقتی هواهاى نفسانى فروکش می کنند و دشمن دیگر قدرت تحریک آنها را ندارد ، وسوسه های بیرونی ، انواع چيزهاى بیهوده و علاوه بر این حساس ترین آنها را برمی انگیزد.

او قصد دارد این فکر را کنار بگذارد: "خوب ، چرا کار کردی و جنگیدی؟ این به درد تو نمی خورد " اما هنگامی که او جنگی را با خارج آماده می کند ، خداوند روح صبر را به کارگر خود می فرستد و قبل از اینکه دشمن بتواند هر گونه مشکلی ایجاد کند ، او در قلب وى آمادگی الهام بخشی را برای انواع رنج ها و خصومت ها مهيا می کند. و فتنه دشمن شکست می خورد. همانطور که خداوند در مورد خودش گفت: "باید رنج بکشد" ، بنابراین آنها نیز تشنگی خاصی را برای اندوه تجربه می کنند. و وقتی می آیند ، آنها را با شادی ملاقات می کند ، آنها را مى نوشد ، مانند یک تشنه که آب گوارا می نوشد.

 

 

مبانى ارتدوكس

 

در بهشت چه چیزی در انتظار مسیحیان ​​است؟

در توصیف زندگی عصر بعد نیازی به جستجوی جزئیات بیش از حد نیست. ما نه تنها این را نمی دانیم ، بلکه نمی توانیم بدانیم که نوزادان در رحم چگونه نمی توانند بفهمند زندگی بعد از زایمان چیست. اما برای تحقق این زندگی آینده و شاد بودن ، شرایط شناخته شده ای لازم است و برخلاف نوزادان در شکم مادر ، ما خود مسئول رعایت آنها هستیم.

پولس رسول شهادت می دهد: "چيزهايى را كه چشمى نديده، و گوشى نشنيده، و به خاطر انسانى خطور نمی كند ، يعنى آنچه خدا برای کسانی که او را دوست دارند مهيا کرده است" (اول قرنتیان 2: 9).

قديس سرافیم از ساروف گفت: "یک بار از خداوند خواستم که مرا به ارتباط با او هدایت کند و منزل های آسمانی خود را به من نشان دهد. و خداوند مرا از رحمت خود محروم نکرد. او آرزو و خواسته مرا برآورده کرد. بنابراین من از این منزلگاه ها مسرور شدم…. و غير ممكن است درباره شادی و شیرینی آسمانى اى که در آنجا چشیدم ، گفت." راهب سرافیم پس از سکوت طولانی ، با آه از اعماق روح خود ، دوباره به شاگرد خود گفت:" اوه ، اگر می دانستید چه شادی ، چه شیرینی در انتظار روح صالحان در بهشت ​​است ، آنگاه جرات می كرديد همه را، انواع غمها ، آزارها و تهمت ها در زندگی موقت خود را تحمل كنيد. شکرگزاری ... هیچ بیماری ، هیچ اندوه ، هیچ آهى وجود ندارد ... شادی و شیرینی وصف ناپذیری وجود دارد ، در آنجا عادلان مانند خورشید می درخشند. "

توصيه عملى

 

چه موقع کار موقت مورد رضایت خداست؟

کلاسهای موقتى و كوتاه مدت ، كه شاگرد را برای پاداشی آسمانی و ابدی آماده می کند ، هنگامی که به منظور رضایت خدا ، به منظور خدمت به دیگران در راه خدا ، به خاطر عشق مقدس و خیر عمومی انجام می شود، فوق العاده هستند و خدا را خشنود مى سازد. (قديس ایگناتیوس بریانچانینوف).

درس روز

روزی مردی در نزدیکی يك آبادى، در ورودی یک شهر از خاورمیانه نشسته بود. مرد جوانی به او نزدیک شد و پرسید: "من هرگز اینجا نبوده ام. چه جور مردمى در این شهر زندگی می کنند؟ "

پیرمرد با سؤالى به او پاسخ داد: "چه جور مردمى در شهری که تو از آنجا مى آيى بودند؟"

 - "آنها افرادی خودخواه و عصبانی بودند. با این حال ، به همین دلیل من با خوشحالی آنجا را ترک کردم." پیرمرد به او پاسخ داد: "در اینجا دقیقاً همان افراد را ملاقات خواهی کرد."

کمی بعد ، شخص دیگری به آن مکان نزدیک شد و همان سوال را پرسید: "من تازه آمده ام. پير مرد به من بگو، چه جور مردمى در این شهر زندگی می کنند؟ "

پیرمرد به همان شکل پاسخ داد: "بگو پسر جان ، مردم در شهری که از آنجا آمده ای چگونه رفتار می کردند؟"

- "اوه ، آنها روحهای مهربانى داشتند ، مهمان نواز و نجیب بودند. من هنوز دوستان زیادی در آنجا دارم و جدایی از آنها برای من آسان نبود. پیرمرد پاسخ داد: "تو مثل همان مردمان را اینجا خواهی یافت."

تاجرى که شترهایش را در آن نزديكى آب می داد ، هر دو مكالمه را شنید. و به محض اینکه نفر دوم رفت ، با سرزنش به پیرمرد روی آورد: "چگونه می توانى دو پاسخ کاملاً متفاوت برای یک سوال به آن دو نفر بدهی؟"

پیرمرد گفت: "پسرم ، هرکسی دنیای خودش را در قلب خود حمل می کند. کسی که در گذشته در آن مكانى که از آنجا آمده چیز خوبی پیدا نکرده است، در اینجا هم چیزی پیدا نخواهد کرد. و کسی که در شهر دیگری دوستان خوبى داشته، در اینجا نیز دوستان وفادار و فداکار پیدا خواهد کرد. زیرا می بینی که اطرافیان ما همان چیزی می شوند که ما در آنها می بينيم ... "