12-2-2024 23-11-1402

 

با کلیک کردن بر روی هر یک از آیکون های صفحه می توانید درباره آن قدیس، جشن یا مناسبت مطالعه نمایید

بزرگداشت (ت. ج)

قديس الكسيس، متروپوليتن مسكو و معجزه گر تمام روسيه (١٣٧٨ م)


قديس ملتيوس، اسقف اعظم انطاكيه (٣٨١ م)      


بزرگداشت (ت. ق)


گردهمايى سه اسقف اعظم بزرگ : قديس باسيل كبير، قديس گريگورى الهيدان و قديس يوحناى زرين دهان


 

قرائت كتاب مقدس (ت.ج.)

ليتورگى الهى ؛

قرائت رساله رسولى : یعقوب  ۲: ۱۴- ۲۶

قرائت انجيل مقدس : انجيل مرقس ۱۰: ۴۶-۵۲

 

قرائت كتاب مقدس (ت.ق.)

انجيل صبح؛

انجيل یوحنا ۱۰: ۹- ۱۶

ليتورگى الهى ؛

قرائت رساله رسولى :عبرانیان ۱۳ : ۷ - ۱۶

قرائت انجيل مقدس : انجيل متی ۵: ۱۴-۱۹

 

 

دعاى روزانه

خدا را در اعلى عليين جلال و بر روى زمين صلح و سلامتى، و در ميان مردم رضامندى باد! ای خداوند، لب و دهان مرا بگشا تا ستایش تو را اعلام نمايد. 

 

مزمور٣؛ 

 ای خداوند دشمنانم چه بسیار شده اند. بسیاری به ضد من برمی خیزند. بسیاری برای جان من می گویند: «به جهت او در خداخلاصی نیست.» لیکن تو ای خداوند گرداگرد من سپر هستی، جلال من و فرازنده سر من. به آواز خود نزد خداوند می خوانم و مرا از کوه مقدس خود اجابت مینماید. و اما من خسبیده، به خواب رفتم و بیدار شدم زیرا خداوند مرا تقویت می دهد. از کرورهای مخلوق نخواهم ترسید که گرداگرد من صف بسته اند. ای خداوند، برخیز! ای خدای من، مرا برهان! زیرا بر رخسار همه دشمنانم زدی؛ دندانهای شریران را شکستی. نجات از آن خداوند است و برکت تو بر قوم تو میباشد.

بعد از مزمور :

جلال بر پدر و پسر و روح القدس، اکنون و تا ابد و تا جمیع اعصار، آمین. 

هللویاه، هللویاه، هللویاه! جلال بر تو، ای خدا! (۳مرتبه)

 

دوشنبه، دعا به میکائیل مقدس و تمام فرشتگان

تروپاريون ؛

ای فرمانده تمامی لشکریان آسمان، ما نالایقان بی‌وقفه از تو استدعا می‌کنیم که ما را با سپر دعاهایت در برگیری و زیر بالهای جلال روحانى خود بپوشانی. ما در برابر تو افتاده، فریاد می‌زنیم: «از ما در برابر تمامی آسیب ها محافظت کن، ای سرور قدرتهای آسمان!»

 

كونتاكيون ؛

شما، ای سروران و رهبران لشکر خدا، ای خادمین جلال الهی و راهنمایان بشر، بطلبید هر آنچه را که برای ما نیکوست، و برایمان رحمتی بی‌کران بطلبيد، ای فرمانده لشکرهای آسمانی.

 

 

انديشه هاى قديس تئوفان خلوت نشين

( ۲ تیموتائوس ۳ :۱–۹ ؛ لوقا ۲۰ :۴۵–۲۱ :۴ )

 چه کسانی «صورت دینداری دارند، اما قدرت آن را انکار می‌کنند» ( ۲ تیم. ۳ :۵ ) ؟  و بقیه چه کسانی هستند که، «همیشه در حال یادگیری اند ولی هرگز نمی‌توانند به شناخت حقیقت برسند»؟  اولین آنها کسانی هستند که تمام دستورات بیرونی را که در آنها زندگی پرهیزگاری بیان می شود، دارند. اما آنچنان که تقوای واقعی اقتضا می کند، اراده قوی برای حفظ روحیات درونی خود ندارند. آنها با کمال میل به معبد می روند و با میل در آنجا می ایستند، اما هیچ تلاشی نمی‌کنند که با عقل در مقابل خدا بایستند و با احترام نزد او بیفتند، بلکه پس از اندکی دعا، افسار حکومت را عقل رها می‌کند و اوج می‌گیرد و در سراسر جهان جاری می‌شود. و معلوم می شود که در حالی که بر حسب موقعیت بیرونی خود در معبد هستند، بر حسب حالت درونی خود در آنجا نیستند: آنها یک تصویر از تقوا باقی مانده اند، اما نه از قدرت آن.  پس به هر چیز دیگری فکر می کنند.

 دوم کسانی هستند که با ورود به عرصه ایمان، جز ابداع سؤالات کاری نمی کنند: این چیست، آن چیست، چرا این است، چرا آن است. افرادی که از کنجکاوی پوچ رنج می برند. آنها حقیقت را دنبال نمی کنند، بلکه فقط به دنبال شکنجه هستند. و پس از یافتن راه حلی برای سؤالات ، مدت زیادی در مورد آن نمی اندیشند ، اما به زودی احساس می کنند که باید به دنبال راه حل دیگری باشند. و به این ترتیب روز و شب حلقه می زنند، شکنجه می شوند و آزار می بینند و هرگز از تلاش خود راضی نیستند. برخی به دنبال لذت و به دنبال رضایت از کنجکاوی خود هستند.

 

مبانى ارتدوكس

روح انسان.

 روح انسان جاودانه است. سه نیروی اصلی روح وجود دارد - ذهن، احساسات و اراده. در حالت ایده آل، آنها باید در یک سلسله مراتب دقیق قرار گیرند - ذهن باید مطیع خدا باشد و احساسات و اراده را کنترل کند. انسان در کنار روح، جان خود را نیز، به عنوان نیرویی که به سوی خدا جذب می شود، اختصاص می دهد که این ما را از حیوانات متمایز می سازد.

 روح انسان قبل از لقاح وجود ندارد. «کلیسا بر پیروی از کلام الهی، که روح همراه با بدن آفریده می شود، تأیید می‌کند، نه به گونه‌ای که یکی قبل و دیگری بعد از آن آفریده شود» (شورای پنجم کلیسای جهانی). مسئله منشأ روح انسان (آفرینش فردی توسط خدا یا ولادت از پدر و مادر) از جانب خدا برای ما آشکار نیست و در حوزه آرای کلامی است.

 نظریه تناسخ توسط مکاشفه الهی رد شده است و ساخته بشر است، زیرا "...  چنانکه مردم را یک بار مردن و بعد از آن جزا یافتن مقرر است" (عبرانیان 9 :27).

 

توصيه عملى

چگونه با خستگی جسمانی در عبادت کنار بیاییم؟

 عبادت یک کنسرت دلنشین نیست، کار دعا است.  پس از سقوط، هر چیز نیکو با سختی به انسان داده شد و عبادت نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست.

 وقتی می گویند یک فرد سالم مدرن نمی تواند 2 ساعت بایستد، در گذشته، در بیزانس، مردم از نظر بدنی قوی بودند، آن وقت می توانید تأکید را روی چیز دیگری بگذارید. اگر اینقدر ضعیف هستیم، پس منطقی است که به شکل جسمانی خود توجه کنیم و بی خدایی را با آن توجیه نکنیم.

 برای یک انسان سالم سخت است در سرویس دعایی باشد، اگر چیز زیادی نفهمد. کتابی را با متن و توضیح دعای عبادت چاپ یا خریداری کنید، خواهید دید که دعا کردن چقدر آسان شده است.

 همچنین علل روحانی سنگینی در خدمات دعایی برای فرد وجود دارد: گناهان اعتراف نشده، زندگی روحانی نابسامان.

 سعی کنید کلیسایی نزدیکتر به خانه پیدا کنید. گاهی رفتن به کلیسایی دور از خانه دشوار نیست، اما انجام منظم آن ممکن است دشوار باشد.

 صرفاً ایستادن جسمی برای یک فرد بیمار یا مسن می تواند دشوار باشد، به خصوص برای یک مبتدی. برای چنین افرادی، نیمکت‌ها یا جایی برای نشستن در معابد نصب می‌شوند. اگر نیمکتی وجود ندارد، از افرادی که در کلیسا کمک کننده هستند بخواهید که صندلی بیاورند. یا به آرامی، چارپایه خود را بیاورید. قدیس فیلاره از مسکو به خوبی درباره ناتوانی جسمانی گفت: «بهتر است در حالت نشسته به خدا فکر کنید تا روی پاهایتان بایستید و به خودتان فکر کنید.»

 

 

 

درس روز

راهب یک فانوس دریایی است، نه یک چراغ خیابانی 

 ...اخیراً دو معمار کاتولیک از رم به کلیه من آمدند... آنها نفهمیدند ارتدوکسی چیست. از من پرسیدند: «چرا راهبان اینجا نشسته‌اند؟»  چرا آن‌ها برای خدمات عمومی به دنیا نمی‌روند؟» پاسخ دادم: «مگر چنین نیست.  آیا فانوس های دریایی نباید روی صخره ها باشند؟  چرا شما دستور می دهید به شهرها بروند و به کار چراغ های خیابانی بپردازند؟  فانوس ها خدمات خود را دارند، چراغ ها خدمات خود را دارند.  راهب چراغی نیست که روی پیاده رو شهر آویزان باشد و به عابران بتابد تا لغزش نکنند.  راهب فانوس راه دوری است که بر بالای صخره ها مستقر است و دریاها و اقیانوس ها را با درخشش خود روشن می کند تا کشتی ها راه راست را طی کنند و به خدا - مقصدشان - برسند.